تصرف عداونی ( داستانی درباره عشق )
نویسنده: لنا آندرشون ترجمه: سعید مقدم
داستان درباره زنی نویسنده و شاعر به نام استر نیلسون است که یکباره با یک تلفن
تصرف عداونی ( داستانی درباره عشق )
نویسنده: لنا آندرشون ترجمه: سعید مقدم
داستان درباره زنی نویسنده و شاعر به نام استر نیلسون است که یکباره با یک تلفن
یونس- شخصیت اصلی- دانشجوی دکتری فلسفه است. او می خواهد رساله اش را که درباره «تحلیل جامعه شناسی عوامل خودکشی دکتر محسن پارسا» است، به پایان برساند تا هم شرط پدر نامزدش- سایه- را، که برای ازدواج آنها گذاشته است، به انجام برساند و هم به آخرین مرحله درسش پایان دهد. سایه، دانشجوی کارشناسی ارشد الهیات است و اعتقاد و باوری محکم دارد. یونس نه سال پیش دیدگاه مذهبی دیگری داشت و علت انتخاب رشته فلسفه او فقط به دلیل دفاع فلسفی از حریم دین بوده است. همچنین انتخاب یونس برای نامزدی از جانب سایه مبتنی بر همین امر بوده است. اما حالادیدگاه مذهبی یونس عوض شده است. چنانکه خودش می گوید: من امروزم با من دیروزم، فرق کرده. مهرداد دوست یونس بعد از 9 سال از آمریکا می آید. او در آمریکا با پن فرندش ازدواج کرده است و دارای دختری چهار ساله می باشد. جولیا همسرش دو سال پیش سرطان گرفته و حالامراحل بد بیماری را می گذراند و پزشکان گفته اند که امیدی به زندگی او نیست.
کتاب کافه پیانو درباره زندگی مردی و کار او و این که چگونه از مسئول دفتر نشریه حالا تبدیل به یک قهوه چی شده است را روایت می کند رابطه او با مشتریان کافه، دخترش گل گیسو، همسرش پری سیما، دوستش همایون، صفورا، سعید دبیری ترانه سرای آهنگ فرنگیس را بیان می کند.
این رمان درباره زندگی ربکا داویچ 53 ساله است که زمانی دانشجوی مستعد و فعال رشته تاریخ بوده و بعد از آشنایی با جو داویچ و ازداوج با او مسیر زندگیش عوض می شود و ناآگاه مادر سه دختر می شود و بعدها خود صاحب دختری می شود و بعد از مرگ همسرش خود مسئول برگزاری مهمانی می شود تا اینکه در سن 53 سالگی با دیدن یک خواب فکر می کند که تبدیل به آدم دیگری شده است و می خواهد به ربکای قبلی باز گردد و در این راستا به سمت نامزد قبلی خود ویل آلنبی برگردد.