در این قسمت از و بلاگ قصد دارم مطالبی در مورد یزد بنویسم. شهری در دل کویر، که مردمانش با بخل آسمان، آب و هوای گرم و سوزان، طوفان های سیاه خو گرفته اند و برای زندگی  تلاش می کنند. بدین منظور ابتدا از نام یزد شروع می کنم.

یزد واژه ای است پارسی و کهن به معنی پاک، مقدس، فرخنده، شایسته ستایش. یزد به معنی آفریننده خوبی ها و پاکی ها که واژه های یزدان و ایزد از آن گرفته شده است. برخی شهر یزد را ساخته یزگرد اول، پادشاه ساسانی، می دانندو معتقد بودن که نام این شهر یزدگرد بوده که به مرور پسوند گرد(به معنی آبادی و شهر) از آن حذف گردیده است عده ای این عقیده را رد کردند چرا که به نظر برخی زبان شناسان یزگرد در اصل یزد کرت بوده است و کرت به معنی ساخته، است که در ترکیب با واژه یزد معنی داده خدایی می دهد.
برخی دیگر بانی یزد را اردشیر بابکان دانسته اند که بعدها یزگرد اول و دوم این شهر را مطابق خود دیدند و در آبادی آن کوشیده اند. نویسندگان کتب تاریخ جعفری، تاریخ جدید یزد، جامع مفیدی اسکندر را بانی یزد می دانندو برای اثبات مدعای خود به وجود زندان اسکندر اشاره می کنند.شاید در مورد پیشینه تاریخی یزد سخن مرحوم پیرنیا درست تر است. به نظر وی پیشینه شهر به دوره مادها می رسد و نام اصلی آن ایساتیس یا فرافر بوده و در قلمرو دولت ماد قرار داشته است که وی برای اثبات مدعای خود به وجود گورهای کهنه، ظروف شکسته، مربوط به دوره مادها اشاره می کند.
ادعای درست شاید این باشد که شهر ایساتیس مادی در دوره اردشیر یکم یا یزگرد یکم به ویرانه ای تبدیل شده و اینان بوده اند که بر ویرانه های آن شهری جدید به نام یزد بنا کردند.